عادات بازاریابان شبکه ای موثر-عادت اول

مقاله عادات بازاریابان شبکه ای موثر-عادت اول

 

مقدمه

بازاریابی شبکه‌ای (به انگلیسی: Network Marketing) یا بازاریابی چندسطحی (به انگلیسی: (mlm)Multi-level marketing)، نوعی شیوهٔ فروش است که در آن کمپانی‌ها محصولات و کالاهای خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش می‌رسانند و مشتریان پس از خرید در صورت تمایل می‌توانند محصولات کمپانی را بازاریابی کنند و سود بگیرند. درآمد در بازاریابی شبکه‌ای هم در ازای فروش مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب می‌شود.

در بازاریابی شبکه‌ای، بازاریاب‌ها به صورت «تبلیغات کلامی» یا «تبلیغات چهره به چهره» اقدام به فروش محصولات کمپانی می‌کنند. در حال حاضر به ترتیب کشورهای آمریکای شمالی، چین، کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا و ژاپن در زمینه بازاریابی شبکه‌ای سردمدار هستند.

تحقیقاتی توسط آژانس‌های نظارت بر مصرف‌کننده به‌طور مستقل، نشان داده بین ۷۰ تا ۷۵ درصد از افراد شرکت‌کننده در بازاریابی شبکه‌ای به درآمدهای بالا نمی‌رسند (در این مقاله و مقالات بعدی برای بهبود این کار راه کارهایی را خواهیم نوشت).

اولین کمپانی که بطور رسمی فعالیت بازاریابی چند سطحی را در سال ۱۹۳۰ آغاز کرد، کمپانی ویتامین کالیفرنیا بود که نام خود را در سال ۱۹۳۹ به نوترالایت تغییر داد و امروزه محصولات خود را از طریق کمپانی ام‌وی به فروش می‌رساند.

تفاوت با شرکت‌های هرمی

به گفتهٔ کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (FTC)، شرکت هرمی شرکتی‌ست که به اعضایش حق کمیسیون می‌دهد تا افراد جدید را وارد کنند. شرکت‌های هرمی محصولی را نمی‌فروشند و پول‌های مشتریان را در یکجا جمع می‌کنند و با آن کاری انجام نمی‌دهند. این شرکت‌ها در اکثر کشورهای دنیا از جمله ایران غیرقانونی هستند؛ چون در ازای جذب افراد پول می‌دهند بطور اجتناب‌ناپذیر فرو خواهند پاشید و وقتی هرم فروپاشی کند، بجز عده‌ای که در بالای هرم هستند همه دست خالی می‌مانند یا به عبارتی پول خود را می‌بازند.

FTC می‌گوید داشتن محصول، قانونی بودن شرکت را تعیین نمی‌کند. بعضی از شرکت‌های هرمی برای رد گم کردن، خود را شرکت ام‌ال‌ام(mlm) معرفی کرده و محصولی را در پلان خود قرار می‌دهند ولی چون هدفشان فروش محصول نیست، قیمت آن بسیار بالاتر از بازار آزاد خواهد بود، یا اینکه دریافت محصول در آن شرکت‌ها مشروط به فعالیت در پلان تجاری‌شان است که برای کسانی‌که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند مشتری پیدا کنند، پول از دست می‌رود.

دو مشخصه بارز کمپانی‌های هرمی:

انبار کردن کالا

کمپانی مشتریان را وادار می‌کند که تعداد هر چه بیشتری کالا (عموماً با قیمت بسیار بالایی) بخرند تا درآمد بیشتری داشته باشند، حتی اگر نتوانند آن کالاها را به مصرف برسانند. در این صورت افراد رأس هرم سود هنگفتی می‌کنند در حالیکه محصول چندانی را به بازار ارائه نکرده‌اند و محصولات در زیرزمین‌ها انبار شده‌اند.

عدم خرده فروشی (فروش جزء به مردم)

به دلیل کیفیت پایین محصولات و هزینهٔ بالای آنها، در اغلب شرکت‌های هرمی محصولات فقط بین اعضای داخل هرم توزیع می‌شود، نه بین مردم عادی بیرون از هرم.

 

عادات بازاریابان شبکه ای موثر-عادت اول-پویا، فعال بودن

 

بازاریابی شبکه ای به خصوص در شیوه فروش مستقیم یعنی عامل اجرا بودن، چون در صورت قرار گرفتن در چارچوب قواعد از پیش تعیین شده و به صورت کارمند اداری در ساعات مشخص و در پشت  میز، توقع توفیق داشته باشید، کاری از پیش نمی برید. درآمد  بازار یاب شبکه ای از طریق کمیسیونی است که از فروش حاصل می شود. فروش وقتی میسر است که از مرحله ی مشتری یابی گذشته باشید و بر اساس قدرت تشخیص، چارچوبی و اعتماد به نفس که حاصل آگاهی شماست عمل کنید. در انگلیس به چنین شخصی proactive  گفته می شود که در فارسی برابر نهاد هایی چون کنشگرای، کنشگرایانه ، پویشگرایی، پویشگرایانه، پیشگیرانه، پویا و فعال برای آن در نظر گرفته اند.

آنچه در این مقوله به آن نظر داریم ابعاد مختلف دانش شخصیت و تجربه ی عامل است. شخصی که در این مرحله به عنوان پیشرو و پیشقدم وارد کسب و کار بازاریابی شبکه ای می شود، بایددر حدی از آگاهی و تجربه باشد که توان درک و دریافت پیامد اعمال خود و آنان را که با او در ارتباط هستند، داشته باشد.

به عبارت ساده تر، این ما هستیم که راه را انتخاب می کنیم، راه ما را انتخاب نمی کند. توفیق شکست در زندگی، حاصل نحوه ی انتخاب ماست این ما هستیم که با اعتماد به نفس به مرحله ای برسیم که از مسولیت پذیری هراسی نداشته باشیم و در برابر دشواری ها درست عمل کنیم و به این ترتیب اتفاقات مطلوب  و خوشایند را به زندگی خود هدایت کنیم.

برای آن که در بازاریابی شبکه ای فعال و تاثیر گذار باشید، نباید جایی برای  برخورد انفعالی باقی بگذارید. در برخورد با مشتری اگر از شنیدن <نه> دچار هراس و ناامیدی شوید، راه به جایی نخواهید برد. در صورت شنیدن جواب < نه > عکس العمل شما چه خواهد بود ؟ یک عامل ناموفق واکنش بد نشان خواهد داد اما یک عامل موفق در پی یافتن دلایل شنیدن <نه> است.

عامل موفق به جای رها کردن کار، سعی می کند به عده بیشتری از مشتری ها مراجعه کرده و نواقص مراجعات قبلی خود را برطرف کند. اگر با کاری که در پیش گرفته اید برخورد کنید، موفقیت دور از دسترس نیست. چنانچه این هفته محصول و یا خدمات مورد نظرتان را به پنج نفر معرفی کرده اید، به جای احساس خستگی و سرماخوردگی هفته مراجعات خود را افزایش دهید و برای ده نفر جلسه بگذارید.

با اعتماد به نفس کارتان را پیش ببرید، شما توانایی این را دارید که از میان مخاطبان خود چند نفر را متقاعد کنید. افزایش عده متقاعد شدگان به قدرت و دقت بیان و توان پاسخ دهی شما و نوع واکنش تان در برابر شرایط خاص دارد. عادت اول که عنوان عاملیت با عامل بودن را برای آن برگزیده ایم، یعنی عادت چاره اندیشی و قدرت تشخیص.

بازار یاب هایی که در درجه دوم و یا در  پایین تر قرار می گیرند، کسانی هستند که مبتکرانه عمل نمی کنند، آن ها منتظر می مانند تا رهبر یا سر شاخه دستشان را بگیرد و راه را نشان بدهد. آن ها برای عدم موفقیت خود دنبال بهانه می گردند.

بیشتر وقت ها از زبان این افراد می شنویم:

<سعی خود را کردم، به کسانی که می شناختم مراجعه کردم اما…>

بازار یاب شبکه ای موثر می گوید:

< با هر تعداد که لازم باشد ملاقات خواهم کرد این هفته تعداد مراجعات را افزایش می دهم، باید مشتری های جدید جذب کنم…>

افراد عامل و موثر با اعتماد به نفس و تسلط کامل با دیگران می کنند اما افرادی که در وضعیت انفعالی قرار دارند در برخورد از کلماتی استفاده می کنند که بیاگر ناتوانی آنها در مسولیت پذیری است. رفتار شان به گونه ای است که متزلزل به نظر می رسند و قاطعیت در عمل و سخن شان نیست.

 

مقایسه بین سخنان افراد نا موثر و عامل موثر:

۱-لزومی ندارد در اجلاس سالیانه شرکت کنم.

عامل: باید در اجلاس سالیانه شرکت حضور داشته باشم.

۲- به هر کس مراجعه می کنم به نظر می رسد علاقه ای به شنیدن حرف هایم ندارد.

عامل: سعی می کنم طوری کار و خدماتم را معرفی کنم که مخاطبان ضرورت شنیدن و توجه به آن را احساس کنند.

۳- هر چه فکر می کنم کسی به ذهنم نمی آید که به او مراجعه نکرده باشم.

عامل: تصمیم دارم به افراد جدیدی مراجعه کنم که تا کنون با آن ها آشنایی نداشته ام. هرگز ناامید نمی شوم.

۴- برای دنبال مشتری رفتن وقت کافی ندارم، کاش برای کار وقت بیشتری داشتم.

عامل:کار واقعی من مشتری یابی است، هر طور شده وقت بیشتری به این کار اختصاص می دهم.

۵- ناچارم، باید دنبال این کار بروم ، خسته کننده است.

عامل: هرطور شده این کار را انجام می دهم. تصمیم دارم کارم را تا رسیدن به نتیجه پیگیری کنم.

فرق بین عامل فعال و موثر و رفتار منفعالانه اندیشیدن مثبت و امیدوار کننده و ناامیدی یاس است.

در بازار یابی شبکه ای مدام باید امواج مثبت و انرژی بخش تولید کنید. جای سرزنش کردن نیست، بر اوضاع تاثیر بگذارید، اجازه ندهید اوضاع نا مساعد شما را مایوس کند. سعی کنید بر اوضاع تاثیر بگذارید، تسلیم نشوید، موفقیت و غلبه بر اوضاع نا مساعد حاصل تصمیم گیری شماست. در عملکرد موثر، از چرخه  نگرانی پرهیز کنید، چون این چرخه به اموری مربوط می شود که شما تاثیری در آن ندارید، مانند گردش کلی اقتصاد جامعه ، اعمال افراد دیگر و غیره مرتبط با شما، آب و هوا و ….

چیز هایی  که باید به آن ها توجه داشته باشید مواردی است که قادرید بر آن ها بگذارید مانند شغل و حرفه، وضعیت جسمی و سلامت، توجه به آگاهی های مربوط به کسب و کار و زندگی…

به این مقاله امتیاز بده 

[ratings]

---

مقاله قبلی سایت تخصصم اینه را می توانید اینجا بخوانید

همچنین شما دوست عزیز و متخصص نیز می توانید مقالات خود را با اسم خودتون (شرکت، اشخاص و مخترعان) به همراه تبلیغ تخصص، محصولات و خدمات خود در آخر آن در سایت تخصصم اینه به رایگان منتشر نمایید. البته به شرطی که مقاله کپی از سایت های دیگر و حتی خودتون نباشد. مقالات تا همیشه در سایت خواهند ماند.

اینجا کلیک کنید تا شرایط نوشتن و فرستادن مقاله را مشاهده نمایید.

برای تبلیغ خدمات و محصولات تخفیفدار خود در صفحه اول سایت با حداقل هزینه(با لینک فالو به سایت) اقدام نمایید(از اینجا بیشتر مطالعه کنید).

در فرم زیر نیز می توانید ایمیل خود را برای دریافت آخرین مقاله های سایت وارد نمایید.

منبع