انواع بازاریابی و تفاوت آن با تبلیغات

انواع بازاریابی (Types of Marketing) شامل طیف وسیعی از بازاریابی‌های مختلف ( انواع بازاریابی در کسب و کار )، جهت تمایز و فروش محصولات و ارائه خدمات برای کسب و کارهای مختلف می‌شود. امروزه بازاریابی به یک عنصر اساسی در هر شرکتی تبدیل شده است، صرف نظر از اینکه در چه اندازه و در هر بخشی که باشد. بازاریابی روشی است که سازمان‌ها برای ارتباط با مخاطبان هدف خود و جذابیت بیشتر محصولات و خدمات خود به منظور افزایش فروش و سودآوری فرآیندها از آن استفاده می‌کنند.

در نهایت، هدف بازاریابی تسخیر بازار، جذب و حفظ مشتریان است. برای این کار از یک سری استراتژی‌ها با توجه به نیاز و سلیقه مشتریان خود استفاده می‌کنیم.

هنگام شروع استراتژی آنلاین خود، خوب است که انواع مختلف استراتژی بازاریابی یا بازاریابی دیجیتال را که وجود دارد را بشناسید تا از این طریق، بدانید که چگونه و چه زمانی از هر کدام از آن‌ها استفاده کنید.

بازاریابی دیجیتال در دهه 1990 متولد شد. از آن زمان، این صنعت با سرعت سرسام‌آوری تکامل یافته و انواع بیشتری از بازاریابی جوانه‌زده و رشد کرده است.

از بازاریابی موتورهای جستجو گرفته تا بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری، هر برندی می‌تواند از ترکیبی از این تاکتیک‌ها برای جذب مخاطبان هدف خود و کسب درآمد بیشتر استفاده کند. در ادامه مهم ترین انواع بازاریابی را بررسی خواهیم کرد.

تبلیغات برای چیست و چگونه بر جامعه تأثیر می‌گذارد؟

تبلیغات حوزه‌ای از دانش در ارتباطات اجتماعی است که نه تنها تکنیک فعالیت، بلکه عملکرد آن را در روابط اجتماعی و فرهنگی نیز مطالعه می‌کند.

در تعریفی دیگر، تبلیغات یک استراتژی بازاریابی است که شامل خرید فضایی در رسانه برای تبلیغ یک محصول، خدمات یا برند با هدف دستیابی به مخاطبان هدف شرکت و تشویق آن‌ها به خرید است.

تبلیغات و بازاریابی چه تفاوت‌هایی با هم دارند؟

بین بازاریابی و تبلیغات یک سردرگمی مشترک وجود دارد. در نهایت، این دو فعالیت با هدف فروش یک محصول یا خدمات انجام می‌شود.

بنابراین، آیا آن‌ها یک چیز هستند؟

نه، تفاوت وجود دارد. برای درک بهتر، یک مفهوم سنتی از بازاریابی را در نظر می‌گیریم: آمیخته بازاریابی، که به عنوان 4P بازاریابی یا آمیخته بازاریابی نیز شناخته می‌شود.

قیمت، مکان، محصول و تبلیغات چهار عنصر اساسی یک استراتژی بازاریابی هستند و تعادل بین آن‌ها باعث می‌شود یک برند با مخاطبان هدف قوی‌تر شود.

بنابراین تبلیغات یک ابزار بازاریابی است. در حالی که بازاریابی با درک مخاطب هدف و توسعه استراتژی‌هایی برای خدمت به آن سروکار دارد، تبلیغات بر دستیابی به آن با ارتباطات متقاعدکننده تمرکز دارد.

انواع بازاریابی

در ادامه به انواع بازاریابی خواهیم پرداخت تا به شکلی کلی آن‌ها را بشناسیم. 39 نوع بازاریابی را در ادامه بررسی خواهیم کرد که عبارتند از:

1. بازاریابی سنتی (Traditional Marketing)
2. بازاریابی برون‌گرا (Outbound Marketing)
3. بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
4. بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)
5. بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)
6. بازاریابی محتوا (Content Marketing)
7. بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)
8. بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)
9. بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
10. بازاریابی مکالمه‌ای (Conversational Marketing)
11. بازاریابی همهمه‌ای (Buzz Marketing)
12. اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)
13. بازاریابی اکتسابی (Acquisition Marketing)
14. بازاریابی مفهومی (Contextual Marketing)
15. بازاریابی برند (Brand Marketing)
16. بازاریابی پنهانی یا بازاریابی مخفیانه (Stealth Marketing)
17. بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی (Guerrilla Marketing)
18. بازاریابی بومی (Native Marketing)
19. بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)
20. بازاریابی شراکتی (Partner Marketing)
21. بازاریابی محصول (Product Marketing)
22. بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based Marketing)
23. بازاریابی مشتری یا مشتریان (Customer Marketing)
24. بازاریابی دهان به دهان (Word-of-Mouth Marketing)
25. بازاریابی رابطه‌مند (Relationship Marketing)
26. محتوای تولید شده توسط کاربر یا بازاریابی توسط کاربر (User-generated Marketing)
27. بازاریابی دانشگاهی (Campus Marketing)
28. بازاریابی مجاورتی (Proximity Marketing)
29. بازاریابی رویداد (Event Marketing)
30. بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)
31. بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)
32. بازاریابی جهانی (Global Marketing)
33. بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural Marketing)
34. بازاریابی اطلاعاتی (Informative Marketing)
35. بازاریابی عصبی (Neuromarketing)
36. بازاریابی متقاعد‌کننده (Persuasive Marketing)
37. بازاریابی حمایتی یا سببی (Cause Marketing)
38. بازاریابی جنجالی یا بازاریابی بحث برانگیز (Controversial Marketing)
39. بازاریابی میدانی (Field Marketing)

بازاریابی سنتی (Traditional Marketing)

اولین مورد از انواع بازاریابی، بازاریابی سنتی است.

این بازاریابی به تبلیغ برند در کانال‌های آفلاین اشاره دارد که قبل از ظهور اینترنت وجود داشتند. مانند بیلبوردها، بروشورها، تبلیغات رادیویی و…

این نوع بازاریابی بر تاکتیک‌های بیرونی مانند تبلیغات چاپی، تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردها متکی بود و اطلاعات به راحتی در دسترس همه نبود.

بازاریابی برون‌گرا (Outbound Marketing)

بازاریابی با روش برون گرا به تبلیغات مزاحم گونه، مثل یک تماس سرد، ارسال ایمیل به لیست‌های خریداری شده و تبلیغات چاپی اشاره دارد. این روش بازاریابی شامل ارسال پیامی به مشتریان برای افزایش آگاهی در مورد محصولات یا خدمات شما بدون توجه به علاقه مصرف‌کننده است.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)

اکثر تاکتیک‌های بازاریابی درون‌گرا در حوزه بازاریابی دیجیتال قرار می‌گیرند، زیرا مصرف‌کنندگان با پیشرفت در خریدهای آنلاین خود، این اختیار را دارند که به صورت آنلاین تحقیق کنند و سپس خرید کنند.

بازاریابی درونگرا به عنوان مورد سوم از انواع بازاریابی بر روی سه ستون ساخته شده است: جذب، درگیر شدن و لذت بردن.. هدف اولیه شما در این بازاریابی ایجاد محتوا و تجربیات ارزشمندی است که با مخاطبان در میان گذاشته و آن‌ها را به سمت کسب و کار شما جذب کند.

سپس آن‌ها را از طریق ابزارهای مکالمه‌ای مانند بازاریابی ایمیلی و ربات‌های چت و البته با ارزش ادامه دار درگیر کنید. در نهایت، با ادامه فعالیت به عنوان مشاور و متخصص دلسوز، آن‌ها را خوشحال می‌کنید.

بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing)

دیجیتال مارکتینگ برعکس بازاریابی سنتی است و از فناوری‌هایی استفاده می‌کند که به طور سنتی وجود نداشتند تا به روش‌های جدید به مخاطبان دسترسی پیدا کنند. این نوع بازاریابی شامل تمام تلاش‌های بازاریابی است که به صورت آنلاین مردم در زندگی روزمره از آن استفاده می‌کنند.

در این بازاریابی کسب‌وکارها از کانال‌های دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و وب‌سایت‌ها برای ارتباط با مشتریان فعلی و بالقوه استفاده می‌کنند.

اگر می‌خواهید بدانید دیجیتال مارکتینگ چیست و چطوری باید آن را شروع کنید روی عنوان زیر کلیک کرده و مطالعه کنید.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

برای این که با خدمات سایت‌های دیجیتال مارکتینگ نیز آشنا بشید روی عنوان زیر کلیک کرده و در این مورد نیز مطالعه کنید.

سایت دیجیتال مارکتینگ

بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing)

بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM شامل تمام استراتژی‌هایی است که برای اطمینان از اینکه کسب و کار شما در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) قابل مشاهده است استفاده می‌شود. با SEM، زمانی که کاربر کلمه کلیدی خاصی را جستجو می‌کند، می‌توانید کسب و کار خود را در رتبه اول قرار دهید.

دو نوع SEM عبارتند از بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) برای نتایج جستجوی ارگانیک و تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) برای نتایج موتور جستجو که با دریافت پول و هزینه می‌باشد.

برای شروع کار با سئو، باید با عوامل رتبه‌بندی موتورهای جستجو آشنا شوید و برای موتورهای جستجو محتوا تولید کنید تا در گوگل ایندکس و فهرستی‌بندی شوند.

پرداخت به ازای هر کلیک در SEM شامل قرار دادن کلمات کلیدی و تبلیغات شما، از طریق پلتفرم‌هایی مانند Google Ads است. همچنین ابزارهای مدیریت تبلیغات برای ایجاد و مدیریت کمپین‌های PPC نیز وجود دارند و فعالیت می‌کنند.

در ادامه انواع بازاریابی به بازاریابی محتوا می رسیم که این روزها به خاطر بازار داغ کسب و کار آنلاین و رپورتاژ آگهی خیلی مورد توجه می باشد.

بازاریابی محتوا (Content Marketing)

بازاریابی محتوا یک ابزار کلیدی در بازاریابی درونگرا و دیجیتال است زیرا یکی از بهترین راه‌ها برای جذب مخاطبان هدف شماست. مثلا در این بین می توان با خرید رپورتاژ آگهی به صورت رپورتاژ خبری و رپورتاژ تبلیغاتی خدمت یا محصول خودمون رو معرفی کنیم که در بین انواع بازاریابی یکی از بهترین روش ها برای شناخت به صورت غیر مستقیم با محتوای مناسب می توان این کار را انجام داد.

در این نوع بازاریابی به عنوان ششمین مورد از انواع بازاریابی، ایجاد، انتشار و توزیع محتوا برای مخاطبان هدف شما از طریق کانال‌های رایگان مانند پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی، وبلاگ‌ها، ویدئوها، کتاب‌های الکترونیکی و وبینارها است.

با بازاریابی محتوا، هدف کمک به مخاطبان در طول مسیر خرید محصول یا خدمات شما به خریدار است. ابتدا، سوالات متداول و نگرانی‌های خریداران را قبل از اینکه آماده خرید باشند، شناسایی کنید.

سپس، یک تقویم محتوایی ایجاد کنید تا به شما در ایجاد و مدیریت محتوایتان کمک کند. همچنین به داشتن سیستم مدیریت محتوا (CMS) کمک می‌کند تا انتشار را نیز آسان انجام دهید.

مقاله مرتبط: درآمد از تولید و بازاریابی محتوا

بازاریابی از طریق شبکه‌های اجتماعی (Social Media Marketing)

با پلتفرم‌هایی مانند فیس بوک، اینستاگرام، لینکدین و توییتر، برندها می‌توانید کسب و کار خود را رایگان تبلیغ کنید و به صورت شخصی‌تر با مخاطبان تعامل کنید.

با این حال، با رسانه‌های اجتماعی، دو چیز کلید موفقیت است: محتوای مرتبط و ثبات.

هیچ کس به دنبال چیزی برای خرید به شبکه‌های اجتماعی وارد نمی‌شود، مهم است که بین تبلیغات و سرگرمی تعادل برقرار کنید. تصاویر و زیرنویس‌های جذابی که مخاطبان شما را تشویق به لایک کردن، به اشتراک گذاشتن و نظر دادن می‌کند، برند شما را بسیار به جذب مشتری نزدیک‌تر می‌کند.

اکنون به ثبات بروید، یعنی به صورت مستمر و مفید برای شبکه‌های اجتماعی خود محتوای مناسب تولید کنید. این چیزی است که باعث می‌شود دنبال‌کنندگان شما دوباره برگردند. اگر این کار را نکنید، چگونه می‌توانند روی برند شما سرمایه گذاری کنند؟ برای آسان کردن انتشار محتوا در پلتفرم‌های مختلف، تعدادی ابزار وجود دارند که فرآیند ارسال محتوا را خودکار و راحت می‌کنند.

بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)

طبق مطالعه Wyzowl در سال 2021، 87٪ از بازاریابان می‌گویند استفاده از ویدیو در استراتژی بازاریابی آن‌ها بازدهی مثبتی دارد. ویدیو چه در وب سایت، کانال یوتیوب، ایمیل یا رسانه‌های اجتماعی شما باشد، می‌تواند آگاهی از برند را افزایش دهد، تبدیل ایجاد کند و خرید انجام شود. در بازاریابی ویدیویی یکی از انواع بازاریابی هایی می باشد که در حال حاضر مورد توجه بیشتر گوگل نیز قرار گرفته است.

بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)

این نوع بازاریابی، برندها را از طریق ایمیل به سرنخ‌ها، مشتریان بالقوه و مشتریان مرتبط می‌کند. از کمپین‌های ایمیلی می‌توان برای افزایش آگاهی از برند، ایجاد ترافیک به کانال‌های دیگر، تبلیغ محصولات یا خدمات، یا پرورش سرنخ‌ها برای خرید استفاده کرد.

مقررات ایمیل مانند GDPR و قانون CAN-SPAM برندها را ملزم می‌کند تا از شیوه‌های ایمیل تجاری مسئولیت پذیر پیروی کنند، که در سه اصل زیر خلاصه می‌شود:

• فقط به افرادی ایمیل بزنید که خودشان می‌خواهند از شما ایمیل دریافت کنند.
• انصراف (Unsubscribe) را برای مشترکین آسان کنید.
• هنگام برقراری تماس در مورد اینکه چه کسی هستید شفاف باشید.

این نوع بازاریابی نیز در بین انواع بازاریابی هایی که بررسی می کنیم، مثل ارسال SMS و تماس تلفنی با مشتری هیچ وقت کنار گذاشته نمی شوند و مهم می باشد.

بازاریابی مکالمه‌ای (Conversational Marketing)

بازاریابی مکالمه ای توانایی انجام مکالمات 1 به 1 با مخاطبان خود در چندین کانال را شامل می‌شود. ملاقات با مشتریان چگونه، چه زمانی و در کجا. این فراتر از چت زنده است و به تماس‌های تلفنی، پیامک، فیس بوک مسنجر، ایمیل و کانال‌های دیگر گسترش می‌یابد.

هنگامی که شروع به کار می‌کنید، ابتدا مشخص می‌کنید که مخاطبان شما در کدام کانال‌ها هستند. اما چالش این است که بتوان چندین کانال را بدون با سرعت بالا مدیریت کرده تا بهره وری کاهش نیابد. برای این کار از ابزارهای بازاریابی مکالمه‌ای نظیر چت، ایمیل و… استفاده کنید.

بازاریابی همهمه‌ای (Buzz Marketing)

بازاریابی همهمه‌ای یک استراتژی بازاریابی ویروسی است که از محتوای خلاقانه، رویدادهای تعاملی و تأثیرگذاران جامعه برای ایجاد بازاریابی دهان به دهان و پیش بینی محصول یا خدماتی که یک برند در شرف عرضه است، استفاده می‌کند.

برای این کار می‌توانید با اینفلوئنسرها تماس بگیرید و برنامه‌ای برای ایجاد سر و صدا برای برند خود داشته باشید.

اینفلوئنسر مارکتینگ (Influencer Marketing)

اینفلوئنسر مارکتینگ به گونه‌ای طراحی شده است که به یک جامعه موجود از دنبال‌کنندگان درگیر در رسانه‌های اجتماعی دسترسی داشته باشد. اینفلوئنسرها در جایگاه خود متخصص در نظر گرفته می‌شوند و وفاداری و اعتماد را از سوی مخاطبانی که ممکن است سعی در دستیابی به آن‌ها داشته باشید ایجاد کرده‌اند.

برای شروع کار با اینفلوئنسر مارکتینگ، ابتدا باید استراتژی اینفلوئنسر مارکتینگ خود را بسازید و اینفلوئنسر را مشخص کنید. سپس، شما معیارهایی را برای اینفلوئنسر خود در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که با استراتژی و بودجه شما هماهنگ هستند. عواملی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از جایگاه آن‌ها، تعداد مخاطبان و معیارهای فعلی آن‌ها.

بازاریابی ایفلوئنسری هم جزو انواع بازاریابی هایی می باشد که امروزه در صفحات مجازی، بخصوص اینستاگرام داغ می باشد و جزو بازارهای پررونق و با درآمد بسیار بالایی است.

بازاریابی اکتسابی (Acquisition Marketing)

با هر استراتژی بازاریابی، هدف شما جذب و حفظ مشتریان است. با این حال، هر نوع بازاریابی بر مرحله خاصی از خرید متمرکز است. بازاریابی اکتسابی بر جذب و تبدیل مراحل برای تبدیل افراد غریبه به سرنخ‌های واجد شرایط فروش متمرکز است.

آنچه آن را از سایر انواع بازاریابی متمایز می‌کند این است که فراتر از تیم بازاریابی است و اغلب شامل همکاری با خدمات مشتری و تیم‌های موفقیت می‌شود.

چرا؟

زیرا مشتریان راضی بزرگترین تبلیغ‌کنندگان هستند.

بازاریابی اکتسابی می‌تواند شامل چندین تاکتیک برای تبدیل یک وب‌سایت به موتور تولید سرنخ باشد، از جمله ارائه محصولات فریمیوم (قسمتی رایگان و قسمتی پولی در نرم افزار ها)، بهینه‌سازی نرخ تبدیل، و بهینه‌سازی سرنخ.

حتی ممکن است شامل یک استراتژی بهینه‌سازی سرنخ و پرورش برای ارتباط راحت بین بازاریابی و فروش باشد.

بازاریابی مفهومی (Contextual Marketing)

بازاریابی مفهومی، کاربران آنلاین را با تبلیغات مختلف در وب سایت‌ها و شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی بر اساس مرور رفتار آنلاین آن‌ها هدف قرار می‌دهد. راه شماره یک برای قدرتمند ارائه کردن بازاریابی مفهومی از طریق شخصی‌سازی است. به این ترتیب که انتقال محتوا از محلی مناسب و زمانی مناسب انجام شود.

بازاریابی برند (Brand Marketing)

بازاریابی برند (برندینگ) شکل دادن به درک عمومی برند شما و ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب هدف شما از طریق داستان سرایی، خلاقیت، طنز و الهام است.

هدف در اینجا به چالش کشیدن مخاطب و مجاب کردن آن‌ها به تفکر در مورد برند و ایجاد بحث است تا برند شما به خاطر سپرده شود و با احساسات مثبت همراه شود.

برای شروع بازاریابی برند، باید شخصیت خریدار خود را عمیقا درک کنید. شما همچنین باید موقعیت خود را در بازار و آنچه شما را از رقبای خود منحصر به فرد می‌کند در نظر بگیرید. این مورد می‌تواند به شکل‌دهی ارزش‌های شما و برای کمپین‌های داستان سرایی، به شما کمک ‌کند.

بازاریابی پنهانی یا بازاریابی مخفیانه (Stealth Marketing)

بازاریابی پنهانی یا بازاریابی مخفیانه زمانی اتفاق می‌افتد که برندها محصولات یا خدمات خود را به مشتریانی که نمی‌دانند برای آن‌ها بازاریابی می‌شوند، تبلیغ می‌کنند. به عنوان مثال، زمانی که در حال تماشای یک برنامه تلویزیونی هستید و یک محصول مارک دار را می‌بینید که در عکس ادغام شده است.

برای اینکه این سبک بازاریابی عمل کند، برندها باید فرصت‌هایی را بیابند که با هویت و ارزش‌های برند آن‌ها همسو باشد.

بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی (Guerrilla Marketing)

بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی فعال‌سازی جسورانه و هوشمندانه برند را در مکان‌های فیزیکی پرترافیک و شلوغ قرار می‌دهد تا آگاهی از برند را گسترش دهد.

نمونه‌هایی از بازاریابی چریکی شامل تغییر محیط‌های شهری در فضای باز، تبلیغ در طول یک رویداد زنده بدون مجوز از حامیان مالی یا سازمان‌دهندگان، شیرین کاری‌های عمومی و … است.

این نوع بازایابی می‌تواند یک راه مقرون به صرفه برای جلب توجه گسترده باشد. با این حال، در صورت سوء تفاهم توسط مخاطبان یا قطع شدن آن توسط شرایط آب و هوایی، اجرای قانون یا سایر عوامل خارج از کنترل برند، این پتانسیل را نیز دارد که به بیراهه برود.

بازاریابی بومی (Native Marketing)

بازاریابی بومی یکی از انواع بازاریابی هایی است که، زمانی اتفاق می‌افتد که برندها تبلیغات خود را متناسب با احساس، ظاهر و عملکرد پلتفرمی که در آن منتشر می‌شوند سفارشی می‌کنند.

اغلب، برندها با ناشران برای ایجاد و توزیع محتوای حمایت شده برای مخاطبان خود همکاری می‌کنند. هدف این است که با استفاده از تخصص ویراستاری برند و ایجاد تبلیغات بدون اختلال، نرخ تبدیل را افزایش دهد یا آگاهی از برند ایجاد کند.

به عنوان مثال، یک وبلاگ نویس دستور پخت می‌تواند یک پست مهمان از طرف آشپزها و رستوران داران را با عنوان “بهترین دسرهای فلان آشپز یا رستوران برای فصل تعطیلات” بنویسید و منتشر کند.

برای بهره‌مندی از بازاریابی بومی، باید یا خودتان با رسانه‌ها ارتباط برقرار کنید یا از طریق یک شبکه تبلیغاتی بومی بروید و آن‌ها این کار را برای شما انجام‌دهند.

بازاریابی وابسته (Affiliate Marketing)

هنگامی که یک کسب و کار به برند دیگری، به عنوان شریک با پورسانت برای هر خریدی که توسط مشتری از طریق تاکتیک‌های تبلیغاتی آن شرکت انجام می‌شود، پاداش می‌دهد، این نوع بازاریابی، بازاریابی وابسته است. شما می‌توانید از بازاریابی وابسته برای کسب درآمد بیشتر استفاده کنید.

در میان افراد تاثیرگذار جامعه این نوع بازاریابی محبوب است، اما همچنین می‌تواند توسط برندها برای تبلیغ محصولات یا خدماتی که با برندهای خودشان هماهنگ هستند، استفاده کنند.

اگر از قبل وب‌سایتی دارید که سرنخ ایجاد می‌کند یا یک شبکه اجتماعی فعال، بازاریابی وابسته راهی عالی برای افزایش بیشتر این دارایی‌های شما است. محصول یا برندی را انتخاب کنید که کاملا با آنچه می‌فروشید همسو باشد، اما با شما رقابت نمی‌کند و آن را برای مخاطبان خود تبلیغ کنید.

بازاریابی شراکتی (Partner Marketing)

بازاریابی شراکتی که به عنوان بازاریابی مشترک نیز شناخته می‌شود، یک همکاری بازاریابی بین برندها است که در آن شرکت ها در یک کمپین بازاریابی شریک می‌شوند و نتایج را به اشتراک می‌گذارند. این یک ابزار تولید سرنخ عالی است که به برندها اجازه می‌دهد تا از مخاطبانی بهره ببرند که ممکن است هنوز آن‌ها را نمی‌شناسند.

برای اینکه برندها در این نوع بازاریابی کار کند، باید محصولات یا خدماتی داشته باشند که مکمل و دارای شخصیت‌های کاربری مشابه باشند.

بازاریابی محصول (Product Marketing)

بازاریابی محصول، فقط گرفتن عکس از محصول و راه اندازی کمپین نیست. تقاضا برای یک محصول و پذیرش آن از طریق موقعیت‌یابی، پیام‌رسانی و تحقیقات بازار افزایش می‌یابد و این بازایاب محصول است که برای هر محصولی موقعیتی را در ذهن مشتری و بازاری تثبیت کرده و نظرات آن‌ها را نیز جویا شود.

بازاریابان محصول در تقاطع بین تیم‌های محصول، فروش، بازاریابی و مشتری می‌نشینند. آن‌ها با همه تیم‌ها برای فعال‌سازی فروش و استراتژی‌های بازاریابی هماهنگ کار می‌کنند.

بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (Account-based Marketing)

بازاریابی مبتنی بر حساب کاربری (ABM) یک استراتژی بازاریابی بیش از حد متمرکز است که در آن تیم‌ها با یک مشتری بالقوه یا مشتری مانند بازار خودشان رفتار می‌کنند. تیم‌های بازاریابی محتوا ایجاد می‌کنند، رویدادها را میزبانی می‌کنند و کمپین‌های کاملی را راه‌اندازی می‌کنند که به افراد مرتبط با آن حساب اختصاص داده شده است، نه به کل همه.

این استراتژی به برندها اجازه می‌دهد تا کمپین‌های شخصی‌سازی شده برای مشتریان ایده‌آل خود طراحی کنند و زمان و منابع خود را به مشتریانی اختصاص‌دهند که رفتارهای همسو با اهداف بالا خود را نشان می‌دهند.

بازاریابی مشتری یا مشتریان (Customer Marketing)

بر خلاف بازاریابی اکتسابی که در آن تمرکز بر کسب مشتریان جدید است، بازاریابی مشتری بر حفظ مشتریان فعلی شما متمرکز است. هدف نهایی این است که مشتریان خود را با محصول یا خدمات خود و همچنین خدمات عالی به مشتری خوشحال کنید تا آن‌ها را به حامیان برند تبدیل کنید.

هزینه مشتریان جدید بسیار بیشتر از هزینه حفظ یا فروش بیشتر مشتریان فعلی است، پس در بین انواع بازاریابی ها برندها می‌توانند از سرمایه گذاری در این نوع بازاریابی سود ببرند.

بازاریابی دهان به دهان (Word-of-Mouth Marketing)

به نظر چه کسی بیشتر اعتماد دارید: به نظر دوستتان یا یک برند؟ پاسخ واضح است.

به همین دلیل است که بازاریابی دهان به دهان بسیار قدرتمند است. در حالی که نمی‌توانید آن‌ها را مجبور به انجام بازایابی دهان به دهان کنید، می‌توانید برند خود را به گونه‌ای تبلیغ کنید که، انجام آن را آسان‌تر کند، مانند:

• ایجاد محتوای قابل اشتراک گذاری و ارزش ویروسی.
• ارائه برنامه‌های وفاداری مشتری.
• درخواست بررسی پس از ارائه محصول یا خدمات و نظر مشتری در این مورد.

بازاریابی رابطه‌مند (Relationship Marketing)

بازاریابی رابطه‌مند نوعی بازاریابی با مشتری است که بر ایجاد روابط عمیق‌تر و معنادارتر با مشتریان برای اطمینان از وفاداری بلندمدت به برند تمرکز دارد.

این مدل بازاریابی روی بردهای کوتاه مدت یا معاملات فروش متمرکز نیست، بلکه بر ایجاد تبلیغ‌کننده‌های برندی متمرکز است که برند را تبلیغ می‌کنند.

کلید انجام این کار تمرکز بر خوشحال کردن مشتریانی است که قبلا از برند شما راضی هستند. با استفاده از نرم افزار بازخورد مشتری برای اجرای یک کمپین شروع کنید تا به شما کمک کند بفهمید این مشتریان چه کسانی هستند.

سپس، راه‌هایی بیابید تا آن مشتریان راضی را به طرفداران شگفت‌زده تبدیل کنید. می‌توانید از آن‌ها درخواست کنید که در یک مطالعه موردی شرکت کنند، یا به شما کمک کنند تا به روشی دیگر به اهداف خود دست یابید.

محتوای تولید شده توسط کاربر یا بازاریابی توسط کاربر (User-generated Marketing)

محتوای تولید شده توسط کاربر یا بازاریابی توسط کاربر، زمانی است که کسب و کارها از مخاطبان خود برای مشارکت در ایجاد مطالب بازاریابی استفاده می‌کنند.

این می‌تواند هر چیزی باشد، از چالش‌های هشتگ شبکه‌های اجتماعی که از کاربران می‌خواهد صدای خاص یا حرکتی خاصی را در بیاورند یا از کاربران بخواهند تصاویر یا ویدیوهای خود را با استفاده از محصول یا خدمات شما به اشتراک بگذارند.

چرا برندها از آن استفاده می‌کنند؟

مقرون به صرفه است، با مخاطبان شما ارتباط برقرار می‌کند و آگاهی از برند را افزایش می‌دهد.

بازاریابی دانشگاهی (Campus Marketing)

برخی از برندها دانشجویان دانشگاه را هدف قرار می‌دهند و چه کسی بهتر از همتایان خود که برای آن‌ها بازاریابی می‌کند؟

بازاریابی دانشگاهی، فرآیندی است برای تبلیغ محصولات یا خدمات به دانشجویان در محوطه دانشگاه. اغلب شامل سفیران برند می‌شود که با دریافت پول آگاهی را به کسب و کار می‌دهند.

در این بازاریابی محصولات را در غرفه‌های رویدادها تبلیغ می‌کنند، یا رویدادهای خود را میزبانی می‌کنند و هدایایی را اهدا می‌کنند که یکی از جذاب ترین انواع بازاریابی ها می باشند.

بازاریابی مجاورتی (Proximity Marketing)

بازاریابی مجاورتی یک استراتژی بازاریابی محلی و بسیار هدفمند است که از موقعیت مکانی کاربران برای نمایش محصولات یا خدمات مرتبط به آن‌ها استفاده می‌کند.

به عنوان مثال، اگر در حال قدم زدن در کنار یک بستنی فروشی هستید، ممکن است اعلان تخفیف ویژه‌ای برای طعم و مزه خاص برای آن مغازه دریافت کنید. چند راه برای استفاده از بازاریابی مجاورتی وجود دارد:

• بلوتوث
• وای فای
• کدهای QR
• NFC
• و…

برندها همچنین می‌توانند از آن برای سازماندهی و هدف قرار دادن مجدد کاربرانی که خریدی انجام نمی‌دهند یا صرفا درباره رفتار کاربر اطلاعات بیشتری کسب کرده و استفاده کنند.

بازاریابی رویداد (Event Marketing)

یک رویداد، چه یک کارگاه، سمینار، نمایشگاه تجاری، کنفرانس و… باشد، به برندها کمک می‌کند مستقیما با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار کنند و روابط پایدار ایجاد کنند.

شما یک رویداد را در مورد یک محصول جدید را راه اندازی کنید.

حال، چگونه می‌توانید مخاطبان هدف خود را نشان دهید؟ این بازاریابی رویدادی است.

این امر مستلزم آن است که برندها یک استراتژی تبلیغاتی برنامه ریزی کنند و کانال‌های مناسب برای گسترش آگاهی را تعیین کنند.

بازاریابی تجربی (Experiential Marketing)

بازاریابی تجربی شامل رویدادها، تجربیات و تعاملات حضوری و مجازی است که ارتباطات عاطفی پایداری را بین برند و مخاطبان هدف ایجاد می‌کند.

طبق تحقیقات مستقل HubSpot، 61 درصد از بازاریابان مورد بررسی گفتند که بازاریابی تجربی یکی از موثرترین استراتژی‌ها برای شرکت آن‌ها است.

در این نوع بازاریابی می‌توانید محصولی را رایگان برای افرادی که در یک رویداد هستند پخش کرده و برای خریدهای بعدی آن‌ها کارت یا کدهای تخفیف دهید که در این حالت با تجربه خوش آیند از برند شما با کارت تخفیف نیز تجربه‌ای عالی را خواهد داشت.

بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing)

بازاریابی تعاملی یک استراتژی بازاریابی مبتنی بر محرک است که گفت‌وگوی بین یک برند و مخاطبانش ایجاد می‌کند. برند رویکرد خود را بر اساس رفتار کاربر تطبیق می‌دهد.

به عنوان مثال، فرض کنید در یک وب سایت کتابفروشی هستید و به دنبال خاطره‌ای یا کتاب خاصی هستید. دفعه بعد که وارد سیستم می‌شوید، ممکن است توصیه‌هایی برای خاطرات یا آن کتاب خاص از نویسندگان دیگر ببینید. این استراتژی، مشتریان را در جایی که هستند ملاقات کرده و برای برآوردن نیازهای آن‌ها تنظیم می‌کند.

بازاریابی جهانی (Global Marketing)

بازاریابی جهانی فرآیندی است که در آن تلاش‌های بازاریابی شما برای جذب مخاطبان جهانی افزایش می‌یابد. با این حال، به تحقیقات بازار زیادی نیاز دارد تا مشخص شود یک محصول یا خدمات در کجا می‌تواند به بهترین شکل طنین انداز شود و چگونه آن را برای رسیدن به اهداف تجاری بازاریابی کنیم.

به عنوان مثال، یک شرکت مواد غذایی مستقر در آلمان را در نظر بگیرید. اگر تیم تصمیم به عرضه محصول در ایالات متحده داشته باشد، ممکن است تغییراتی در آیتم‌های بسته‌بندی، قیمت‌گذاری و تبلیغات برای بازتاب بهتر مخاطب ایجاد شود.

در این مورد می‌توانید مقاله مفهوم و معني رنگ ها (رفتاری، کشورها و بسته بندی) را با کلیک روی عنوان آن بخوانید.

در مقاله زیر نیز می‌توانید در مورد اثرگذاری رنگ‌ها بر انسان مطالعه کنید.

مقاله خصوصیات رنگ‌ها و تاثیر رنگ‌ها بر انسان

بازاریابی چند فرهنگی (Multicultural Marketing)

بازاریابی چند فرهنگی شامل اجرای یک کمپین بازاریابی است که افراد از قومیت‌ها و فرهنگ‌های مختلف را در بین مخاطبان یک برند هدف قرار می‌دهد.

این نوع بازاریابی در بین انواع بازاریابی ها نیاز به تحقیقات عمیق برای درک نیازها و ارزش‌های جوامع مختلف و پی بردن به پیام‌های مناسب برای طنین‌اندازی با آن‌ها در فرهنگ‌های یک کشور یا قومیت‌های مختلف را می‌تواند شامل شود.

بازاریابی اطلاعاتی (Informative Marketing)

بازاریابی اطلاعاتی به نوعی از پیام اشاره دارد که بیشتر بر واقعیت‌ها و کمتر بر احساسات تمرکز دارد.

این تاکتیک بازاریابی نشان می‌دهد که چگونه ویژگی‌ها و مزایای محصول شما مشکلات مشتریان شما را حل می‌کند و با رقبای شما مقایسه می‌شود.

بازاریابی عصبی (Neuromarketing)

بازاریابی عصبی از علوم اعصاب برای به دست آوردن بینش در مورد تصمیمات مصرف‌کننده و پیش بینی رفتارها استفاده می‌کند.

مطالعات بازاریابی عصبی می‌تواند شامل ردیابی حرکات چشم، تجزیه و تحلیل اسکن مغز و ردیابی عملکردهای فیزیولوژیکی در پاسخ به محرک‌های بازاریابی باشد.

بازاریابی متقاعد‌کننده (Persuasive Marketing)

برخلاف بازاریابی اطلاعاتی، بازاریابی متقاعد‌کننده به احساسات کاربران ضربه می‌زند. هدف آن این است که مخاطب چیزی را احساس کند که، آن احساسات را با یک برند مرتبط کند و اقدامات مورد نظر را آغاز کند.

تکنیک‌های زیادی وجود دارد، از جمله اصل کمیابی یا اضافه کردن 0.99 به قیمت، که می‌تواند به متقاعد کردن مصرف‌کنندگان برای خرید یک محصول یا خدمات کمک کند.

با این حال، تنها در صورتی کار می‌کند که شخصیت خریدار خود را درک کنید.

بازاریابی حمایتی یا سببی (Cause Marketing)

با بازاریابی حمایتی یا سببی، برندها در حین تبلیغ کالاهای خود، خود را به مسائل اجتماعی گره می‌زنند. به عنوان مثال، برند مورد علاقه شما ممکن است تبلیغ کند که خرید از برند آن‌ها منجر به کمک مالی به یک موسسه خیریه خاص می‌شود.

همچنین می‌تواند فراتر از یک کمپین باشد. تمام هویت برخی از برندها با یک موضوع خاص هماهنگ است. به عنوان مثال، برند جواهرات لوکس (X) 20 درصد از سود خود را به بنیانگذاران و کارآفرینانی که دارای نمایندگی کمتری هستند اهدا می‌کند.

چه موقت باشد و چه بلند مدت، قبل از شروع بازاریابی حمایتی یا سببی باید به سه سوال پاسخ دهید:

• برند من بیشتر به چه نوع حمایت‌هایی اهمیت می‌دهد؟
• چگونه می‌توانیم از موقعیت خود برای حمایت استفاده کنیم؟
• چگونه می‌توانیم به مشتریان بالقوه و مشتریان خود در مورد تلاش‌های خود بگوییم و آن‌ها را تشویق به مشارکت کنیم؟

بازاریابی جنجالی یا بازاریابی بحث برانگیز (Controversial Marketing)

بازاریابی جنجالی از موضوعات بحث برانگیز برای جلب توجه به کمپین‌های بازاریابی استفاده می‌کند. هدف آن قطبی کردن مخاطبان نیست، بلکه توجه آن‌ها را جلب می‌کند و جرقه بحث‌ها را برمی انگیزد.

این رویکرد دارای مزایا و معایبی است. از یک طرف، این پتانسیل را دارد که ویروسی شود و در اطراف برند شما سر و صدا ایجاد کند و دست به دست بچرخد. با این حال، این خطر وجود دارد که برای مشتریان بالقوه تصویر ذهنی بدی از برند خود داشته و تأثیر منفی بگذارد.

بازاریابی میدانی (Field Marketing)

بازاریابی میدانی یا همان فروش میدانی، یک شکل سنتی از بازاریابی است که شامل تبلیغ محصولات یا خدمات شما به طور مستقیم به مخاطبان هدف شما می‌شود. می‌توانید این کار را با توزیع نمونه‌های محصول، ارائه نسخه‌های نمایشی محصول یا بروشور در یک جامعه انجام دهید.

نتیجه گیری در مورد تفاوت انواع بازاریابی و تبلیغات

در این مقاله سعی کردیم انواع بازاریابی را معرفی کنیم و تفاوت آن را با تبلیغات بیان کنیم. متوجه شدیم که تبلیغات یک ابزار بازاریابی است که روی ارتباطات متقاعدکننده تمرکز دارد. در حالی که بازاریابی با درک مخاطب هدف گذاری شده و انواع استراتژی‌ها با بازارابی های مختلف هدفش تسخیر بازار، جذب و حفظ مشتریان است.

---

منبع

blog.hubspot.com/marketing/marketing-types

---

مقاله تخصصی قبلی سایت آگهی تخصصم اینه – عمومی (مقاله انواع غذاساز از نظر ظرفیت و ویژگی‌ها) را می توانید با کلیک روی عنوان آن بخوانید.

هزینه تولید محتوای تخصصی و خرید رپورتاژ آگهی (با ارسال در 20 شبکه اجتماعی و وبلاگ سایت) در سایت آگهی تخصصم اینه را (اینجا) مشاهده نمایید.

---

برای دریافت مقالات بعدی سایت ایمیل خود را در فرم زیر وارد کنید.

---

اینستاگرام و تلگرام ایده، نوآوری، خلاقیت و تکنولوژی ما هست

https://www.instagram.com/takhasosameine/

https://t.me/ineft