مقاله بغض های آرزو و رویاهات رو به موفقیت و خوشبختی تبدیل کن
مقدمه
درابتدا باید کمی تامل و فکرکنیم که…
ما برای چه به دنیا آمدیم؟
چرا باید در زندگی خوشبخت بشویم؟
از چه طریقی؟
از کجا باید شروع کنیم؟
قبل از هر چیز می خواهم چند مورد ازخواسته و کارهایی که در زندگی انجام داده ام و مطالبی را که در باب موفقیت فهمیدم با شما دوست شجاع درمیان بگذارم.
من کسب و کارهای بسیاری را تجربه نمودم وشکست های طلایی زیادی را پشت سرگذاشتم. کتاب ها و مقاله های ایرانی و خارجی زیادی در این باب را که هنوز هم ترجمه نشده اند رو مطالعه نمودم و خیلی از کارآفرینان ایرانی و خارجی رو مورد بررسی قراردادم. اما چیزی که فهمیدم از ثروتمندان و بزرگان ایران وجهان این مطلب بود که تنها دارایی آن ها…
- در ابتدا امید
و
- خواستن قلبی آنها
درآن چیزی بود که درطلبش بودند.
مسائل زیادی قبل ازخواستن آن چیزی که درطلبش بودند چه بود؟
میخواهم یکی از رازهایی که 99 درصد عموم مردم یک جامعه از این راز بی خبرند رو با شما دوست موفق درمیان بگذارم و اون یک درصد هم که از این راز آگاهی دارند از اهمیت موضوع دور بوده و تنها عده معدودی که این راز را در زندگی خود فهمیده و به کار برده اند توانسته اند معروف، ثروتمند و در نهایت خوشبخت بشوند.
قبل از گفتن راز می خواهم یک جواب خلاصه وار در مورد سوال اولی داشته باشم تا موضوع را بهتر درک کنیم.
ما برای چه به دنیا آمدیم؟
ما برای این به دنیا آمده ایم که از این جهان هستی که خداوند به تک تک ما لطف کرده و بخشده تا از این زندگی…
- لذت ببریم
- شاد زندگی کنیم
- آنچه را که می خواهیم و دوست داریم بدست بیاوریم
- و از همه مهمتر به اون ارزش واقعی خودمان پی ببریم
مسلما خداوند انسان ها را موجودی حقیر و ضعیف نیافریده و هرکس که خود را ضعیف و بیهوده تصورکند، به نعمت های خدا بی اعتنا شده و از ارزش های واقعی خویش دور مانده است.
با توجه به این مسئله که رسیدن هرکس به هر خواسته ای، چه مادی و چه معنوی باشد خیلی آسان است، چرا که اگر کسی از راه و رسم و قوانین این دنیا آگاه باشد و بکار گیرد، زندگی مثل شنا کردن در جهت حرکت جریان رودخانه آسان خواهد بود و هرچه قدر در تضاد با این قوانین باشد زندگی همانند شنا کردن درخلاف جهت رودخانه سخت خواهد شد.
ما آرزو یا رویاهای بزرگی از قبیل انسان بزرگی شدن، داشتن ماشین مدل بالا، خانه های آن چنانی و غیره را داریم و تصورشان می کنیم که ای کاش داشته باشیم اما هنگامی که از تصور بیرون می آییم و می بینیم که در حقیقت فاصله ما و رویاهامون خیلی زیاده، آن لحظه است که قطره اشکی در گوشه چشمانمان جمع شده و دلمان می خواهد به عالم و آدم ناسزا بگوییم که چرا ما هم بچه یه آدم پولدار نشدیم و یا چرا شانس نداریم.
یک خبر خوش 🙂
به شما دوستان عزیز خبرخوشی را می خواهم بدهم که در این دنیا یه قانونی وجود دارد که به پولدار یا بی پول بودن افراد توجهی نمی کند و هر کسی به این قانون اهمیت بدهد و به کار گیرد، به اون انسان رویایی خود به سادگی و به زودی تبدیل خواهد شد.
وقتی ما جوان ها و هرکسی دیگر می شنویم که می گویند انسان اشرف مخلوقات است کمی به خودمان و این جمله شک می کنیم. چون وقتی نتایج کارهایمان را ملاحظه می کنیم، می بینیم که از اون اشرف مخلوقاتی که به انسان نسبت داده شده، چیزی نمی بینیم و با خودمان می گوییم که این اشرف مخلوقات که می گویند…
کو؟
پس چرا ما نیستیم؟
من چند سال پیش تنها داراییم سلامتی و امید رسیدن به خواسته هایی بود که هیچ تضمینی در تحقق آن خواسته ها نبود و من تنها با این دو ابزار به خیلی از کسب و کارها روی آوردم و خیلی سخت کوشانه می خواستم به ثروت و خیلی چیزهای دیگر برسم. بعد از راه اندازی کسب و کارهای زیاد و مطالعه کتاب هایی با عنوان های موفقیت، مدیریت و شکست های زیادی که من به آنها شکست هایی برای پیروزی نام نهاده ام، فهمیدم که یکی از مهم ترین رازهای انسان های بزرگ کشف استعداد درونی خودشان و تبدیل آن استعداد و علاقه خود به کسب و کار خاص خودشان بوده است نه صرف رفتن دنبال پول، کارها و شغل های به ظاهر پرسود.
نبوغ انسان ها
من به این قضیه پی برده ام که هر انسانی که متولد می شود با 2 یا 3 نوع استعداد و نبوغ، مقتضی با زمان خود متولد می شود و این استعداد هرانسانی می تواند با نبوغ شخص دیگر یکسان باشد.
خیلی چیزها از جمله…
- صرف خواستن پول زیاد در زمان خیلی کم
- بها دادن به مسائل بی ارزش و در ظاهر خوب
- گیر کردن در عواملی مانند ترس زیاد از تحقیر مردم
- نبود اعتماد به نفس کافی و عزت نفس پایین
باعث جلوگیری انسان از رفتن در مسیر استعداد و علاقه خودش می شود و تا زمانی که در این مسیر مورد علاقه قرار نگرفته هر چقدر هم سعی کنی در مسیری غیر علاقه و استعداد خود به اون جایگاه دلخواه رویایی خود برسی حتی با تحصیلات بالا، ممکن نخواهد بود.
این استعداد و نبوغ هرکس واضح نیست. یعنی باید بگردی و پیداکنی. این استعداد آن قدر به انسان نزدیک است که از نزدیکی زیاد متوجه آن موضوع نمی شود. یعنی موضوع چنان در باطن به انسان نزدیک است و در ظاهر خیلی دور که انسان گمراه می شود.
لذت واقعی زندگی، یافتن استعداد مختص خود و پرورش آن و تقدیم کردن آن به دنیاست
چگونه استعدادهای خودمان راپیداکنیم؟
ما انسان ها طوری آفریده شده ایم که از عهده هر کاری و از یادگیری هر چیزی برآییم، ولی بعضی از استعدادها و علایقی نیز داریم که اگر بیشتر وقت خودمان را به یادگیری و کاربرد آن، اختصاص دهیم چنان سریع و خلاقانه عمل می کنیم که حتی خودمان نیز از آن پیشرفت به خودمان حیران خواهیم ماند.
ما انسان ها در دو دوره زندگی می کنیم:
دوره اول از بچگی تاسن 17سالگی است که در آن دوران معمولا آن چنان مسولیتی درخانواده یا زندگی نداریم و هر کاری را که دوست داریم بدون درنظر گرفتن سود مالی انجام می دهیم .یعنی کاری را که علاقه داریم انجام می دهیم بدون اینکه سود مالی مد نظر ما باشد.
در آن دوران بعضی از استعدادها و علایق به راحتی بروز می کنند و ما و خانواده خودمان نیز بی توجه به این مسئله این دوران را رد می کنیم ولی بعد از 16 یا 17 سالگی کم کم ما به دوران مسئولیت پذیری وارد می شویم و به داشتن ماشین، خونه و خیلی چیزهای دیگر روی می آوریم که همه این ها را به داشتن پول می بینیم و به هر کاری که سود مالی برای تهیه همان نیازها باشد، روی می آوریم. حتی بسیاری ازمردم برای رسیدن به این اهداف خود به دنبال مدرک تحصیلی بالاتر در رشته ای که به آن علاقه ندارند روی می آورند، با این تفکر که در یک جایی استخدام بشوند و حقوق خوبی دریافت نمایند.
از این دوران به بعد چون کفه ترازو به سمت رفع نیازهای مادی زندگی سنگینتر می شود، بسیاری از علایق و مهارت های خارق العاده ما، در زیر عواملی چون ثروتمند شدن سریع و داشتن ماشین و غیره گم شده و راه حقیقی وجودی ما به بی راهه کشیده شده و تا آخر عمر تا زمانی که این علایق را جست و جو نکرده ایم، آشکار نمی شود.
بعضی از استعدادهای انسان ها مثل داشتن صدای خوب و یا علاقه به حیوانات و یا ورزش و یا نقاشی و غیره در همان دوران کودکی کم کم آشکار می شوند ولی بعضی از استعدادهایی مثل مکانیکی، سخنران یا مدیر و غیره بعد از کمی تحصیلات مبتدی و آشنایی با جهان، خودشان را نمایان می کنند.
20 سالگی و بعد از آن
کسانی که بعد از سن 20 سالگی نمی دانند چه مهارتی را دوست دارند و به چه کاری علاقمند هستند باید ابتدا هدف یا نتیجه هر کاری را که فقط به پول می انجامد را از ذهن خود حذف کرده و واقعا به خودشان برگشته و در یک لیستی، شغل ها یا کارهایی که درجهان توجهشان را جلب می کند و یا از صحبت کردن آن موضوع مورد علاقه لذت می برند را در یک کاغذ بنویسند و سپس از تکنیک حذف موارد از بدترین شروع و در نهایت به بهترین مورد برسند.
باید عرض کنم که حتما ازدوستان، فامیل و خانواده کمک بخواهید که درمورد شما نظری در رابطه با این که چه کارهایی را در زندگی به بهترین شکل ممکن انجام می دهید و چه مهارتی به نظر آنها قابل توجه است، داشته باشند.
به دوران کودکی خودتان برگردید و ریز به ریز مرورکنید که در آن دوران می خواستید به چه کسی تبدیل شوید و دوست داشتید وقتی بزرگ شدید مثل چه کسی بشوید.
بهترین راه اینه که اگر شما آن مقدار پولی که آرزویتان است کسی به شما هدیه بدهد و مطمئن شوید که تا آخر عمرتان به پول نیازی نخواهید داشت.
در آن موقع ترجیح می دادید به چه کاری مشغول بشوید و وقت خودتان را چطوری سپری کنید؟
نگران فاصله بین شغل و یا کاری که فعلا در انجام آن هستید، راضی نیستید با کار یا شغل مطابق با استعداد خود نباشید و یا اگر هنوز شغل یا کاری ندارید به این موضوع بیشتر اهمیت بدهید تا در آینده ناراضی از گذر زمان نباشید تا همانند کسی که در اتوبان مسیر را اشتباه رفته منتظر یک دور برگردان مناسب باشید و سپس با دقت خودتان را درمسیر رویایی خود قرا بدهید.
اجازه ندهید ترس از تحقیر خانواده یا نزدیکان شما را از قرار گرفتن در مسیر مورد علاقه خودتان باز دارد. ما حق زندگی خودمان را داریم نه اینکه با عقاید کسانی که نتوانسته اند موفق بشوند زندگی کنیم. بشتابید که وقت تنها طلای عمرمان است.
دیل کارنگی می گوید: هیچ کاری ارزش انجام دادن را ندارد مگر اینکه عاشق آن کار باشید.
وقتی شما در این مسیر قرار گرفتید به علت رشد و پیشرفت سریع و خلاقیت هایی که به دلیل علاقه، تمرکز در آن کار را دارید و متخصص واقعی شغل خود خواهید شد. در نتیجه ایده هایی جدید و بروز را در آن موضوع خواهید داشت و این جهان کسانی را ثروتمند می پذیرد که ایده های بروز و جدیدی را برای رفع مشکلات مردم دارند و فقط دراین صورت که استعداد خود را پرورش دادید و آرزوهای شما تحقق خواهد یافت.
ثروت، زیبایی ها، آرامش و موفقیت در انتظار ما هستند. نمی خواهد شتاب کنیم ولی لازم است که به سمت زیبایی ها قدم برداریم.
به این مقاله امتیاز بده
[ratings]
نویسنده: آقای حافظ رستمی خاصلویی
مقاله قبلی سایت تخصصم اینه را می توانید اینجا بخوانید
همچنین شما دوست عزیز و متخصص نیز می توانید مقالات خود را با اسم خودتون (شرکت، اشخاص و مخترعان) به همراه تبلیغ محصولات و خدمات خود در آخر آن در سایت تخصصم اینه به رایگان منتشر نمایید. اینجا کلیک کنید تا شرایط نوشتن و فرستادن مقاله را مشاهده نمایید.
در فرم زیر نیز می توانید ایمیل خود را برای دریافت آخرین مقاله های سایت وارد نمایید.
